همه چیز رو به زوال است

نیمه شب از تخت تک نفره‌اش پایین آمد، از میز کنار تخت فندک و پاکت سیگارش را برداشت. آخرین نخ سیگار را از پاکت بیرون آورد و به گوشه لبش گذاشت،فندک را زد، نور فندک قاب عکس دو نفره بالای تختش را روشن کرده بود، چند ثانیه‌ای به آن خیره شد بود تا اینکه دیگر فندک گازی نداشت و قاب عکس هم در تاریکی محو شد. حالا نور آتش سیگار تنها منبع نور اتاق بود. کورمال کورمال به سمت میز رفت، چراغ مطالعه را روشن کرد، پر نورتر از همیشه به نظر می‌رسید. نگاهی به ساعت رومیزی‌اش انداخت که ثانیه شمار آن ایستاده بود و انگار به او زل زده بود. بر روی صندلی نشست. دود سیگار از پیشانی‌اش بالا می‌رفت و در لابه‌لای موهای جوگندمی‌اش مخفی می‌شد. عینکی که شیشه‌اش ترک خورده بود را به چشم زد و کاغذ را زیر دستش چرخاند، خودکار را جیبش بیرون آورد و از سمت راست کاغذ شروع به نوشتن کرد. صدای نقطه گذاشتن، تنها صدایی بود که از در اتاق می‌پیچید. دو خط نوشته بود که خودکار از نوشتن ایستاد، با خود گفت: «اه! این‌ هم تموم شد» و سرش را بر میز گذاشت و دیگر برنداشت. سیگار هم چنان دود می‌کرد که لامپ چراغ مطالعه با یک نوسان سوخت. سیگار هم دو دقیقه بعد تمام شده بود.

نوشته شده در داستان. 30 Comments »

30 پاسخ to “همه چیز رو به زوال است”

  1. ماماله غازی Says:

    نتیجه اخلاقی
    همیشه تو خونه یک پاکت سیکار اضافی قاییم کن

  2. هانی Says:

    همه چيز رو به زوال است جز نگاه چشمان آن ديگری از درون قاب عكس
    پ.ن. چه حالي ميده اين زبان فارسي كه زن و مرد بودن نه تو افعال مشخصه نه تو ضماير!

  3. hidden Says:

    همه چیز رو به زواله جز داستان اون قاب عکس دو نفره بالای سرش

  4. فريبا Says:

    تازه به جمع خواننده هاتون پيوستم.
    موفق باشيد
    فرصت شد به ديدارم بيا….

  5. حسام Says:

    باریکلا، احسنت…

  6. ununoctium Says:

    khodaro shokr dastan tamoom shod vagarna shahede dasto pa zadane mard dar asare khafegi va tamam shodane oxygen boodim:D

  7. ساسان افسری Says:

    صادقانه بگویم : نفهمیدم .

  8. Drago Says:

    خب تو که اونجا بودی یه کاری براش میکردی!

  9. بیش فعال Says:

    چقد تاریک بود. دلم گرفت. شما الگویی از اینا ننویس.

  10. علیرضا Says:

    چه ….
    کی بردم تموم شد! اینارو هم با دست نوشتم!!

  11. hyena Says:

    من که اینو دارم واست پست می کنم چون اینترنتم تموم شد، امیدوارم برسه به دستت

  12. اناهیتا Says:

    امیدواریش اینکه شب هم رو به زوال بود…

  13. جينا Says:

    بسیار زیبا بود..
    راستی راستی هم همینجوره ها…

  14. کلوچه Says:

    همه چیز پیوسته در حال زوال و احیاست. حتی در هر صدم ثانیه

  15. قاف Says:

    سلام
    مهم نیست چون شب هم رو به زواله. می گذره و فردا صبح می ره فندکش رو پر می کنه، یه پاکت سیگار دیگه می خره. لامپ چراغ مطالعه رو هم عوض می کنه. یه خودکار جدید می خره و باتری ساعت رو هم عوض می کنه.

  16. دلا Says:

    این هرمونهای مردونه رو خوب اومدی :)))

  17. دلا Says:

    راستی
    نظرم همونطور که پیداس، در مورد پست قبل ه
    گفتم که پیدا تر بشه
    :دی

  18. olinda Says:

    سلام
    لینکتون کردم تا مطالب جالبتونو بخونم .
    پایدار باشید.

  19. فربد Says:

    سلام.هم مینیمال هات رو پیگیزی می کنم هم توئیتر.خیلی جالب و قشنگ و با حال می نویسی!خدا واسه اهل وب گردی و اللاف های وب و نت سال های سال حفظ کنه!
    خوشا به حالت خدمت رفتی!!!(این رو برای خالی نبودن عریضه گفتم!)

  20. مهرداد Says:

    مینی‌مالت طولانی شد این دفعه :دی

  21. حسن اسماعیل زاده Says:

    مخلصیم

    با اجازتون عضو تویتر شدیم، می‌خواستم لطف کنی و یه کم در موردش توضیح بدی، این‌که چه جوری میشه باهاش کار کرد یا چه طور می‌تونم نوشته‌های توُی تویترم رو بزار توُ وبلاگم.
    ممنونم از لطفت…

  22. شادنامه Says:

    نمی دونم قبلا هم تو وبلاگت کامنت گذاشتم یا نه . ولی مینیمال هات رو می خوندم . البته امیدوارم کامنت گذاشتنم رو دیگه تعبیر به عاشق شدن نکنی ((: . داستان کوتاهت خیلی قشنگ بود . ولی حیف که زیادی سیاه بود

  23. ویرنوشت Says:

    درود دوستان

    از تارنگار من بدبخت هم دیدن کنید

  24. سيلوا Says:

    سلام.خواندم.پر از تنها ي بود

  25. طنز breif Says:

    ملخک یک بار جستی
    ملخک دوبار جستی
    اخر بدستی

    پستهای بعدی کارشناسی عمل می کنیم

  26. محمد نوروزی (جرم شناسی) Says:

    این صفحه رو خوندم، جاب و با انگیزه ای، ولی یه چیزی برام جالب شده، اونم اینکه این روزا مینیمال نویسی مد شده، داستانی نویسی کم.

  27. هاشــور Says:

    احساس نمی کنی باید یه حرفی، یه چیزی، داستانی، لطیفه ای و … بگی؟

  28. شیما Says:

    گاهی با انتخاب بد عنوان ، ارزش کار قشنگتو از بین میبری

  29. بهزاد رنجبران Says:

    درود. داستان فوق که یک اثر مینیمالیستی است دارای طرح زیباییست . یک برش کوتاه از لحظه ای از زندگی مرد . اما مستقیم گویی گاه از زیبایی و عمق نوشته کاسته است . از همان ابتدا عنوان داستان همه چیز رو به زوال است . سعی در معنی کردن داستان ( از نقطه دید نویسنده ) دارد . پایان بندی مناسب نیست . شاید اگر همان جا که مرد سر روی میز گذاشته بود و سیگار همچنان دود می کرد نقطه مناسبی برای پایان بود و توضیح اضافه و غلو آمیز خاموشی چراق مطالعه بر اثر دود سیگار و تمام شدن سیگار بعد از دو دقیقه از زیبایی اثر شما کاسته است .

    پایدار و پیروز باشید .


برای مهرداد پاسخی بگذارید لغو پاسخ